فرهنگی ادبی اجتماعی

فرهنگی ادبی اجتماعی

فرهنگی ادبی اجتماعی
فرهنگی ادبی اجتماعی

فرهنگی ادبی اجتماعی

فرهنگی ادبی اجتماعی

شهید سرمست جوکار کمارج فرزند حاج علی محمد

یاد شهیدان... 

شهید سرمست جوکار 


باز دلم یاد شهیدان گرفت 

وز نفس گرم دعا جان گرفت 

جام شهادت چو کسی نوش کرد؛

 غیر خدا ، جمله فراموش کرد 

غم ز دل خویش چو خارج کنم ؛ 

مدح شهیدان ( کمارج ) کنم 

کرب و بلا بود و حسینی شدند

 گوش به فرمان خمینی شدند

 عشق ابا الفضل به سر داشتند

 سوی خدا عزم سفر داشتند

 ************** 

مست از این باده ، چو سرمست شد؛ 

دل زده از هر چه جز او هست شد

 کام دل از جام شهادت گرفت 

از سر اخلاص و ارادت گرفت 

در صف مردان خدا جنگ کرد

 جامه ز خونابه ی تن رنگ کرد

 پا به زمین ، دیده بر افلاک داشت

 در ره حق سینه ی صد چاک داشت

 سرخ ترین اختر این روزگار ، 

مانده به پیشانی او یادگار

چهره ی نورانی تو دیدنی است

 از لب تو برگ دعا چیدنی است

 ای خود تاریخ ، تو را مرگ نیست

 فرصت وصف تو در این برگ نیست 


عیسی جوکار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.