ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
یاد شهیدان... شهید محمود محمدی باز دلم یاد شهیدان گرفت وز نفس گرم دعا جان گرفت جام شهادت چو کسی نوش کرد؛ غیر خدا ، جمله فراموش کرد غم ز دل خویش چو خارج کنم ؛ مدح شهیدان ( کمارج ) کنم کرب و بلا بود و حسینی شدند گوش به فرمان خمینی شدند عشق ابا الفضل به سر داشتند سوی خدا عزم سفر داشتند ************** با توام و از تو چه دورم ، شهید؛ رفته ای و مست حضورم ، شهید ای خود تاریخ ؛ تو را مرگ نیست فرصت وصف تو در این برگ،نیست ************** آمده ( محمود ) ز دشت جنون زآتش و سجاده و محراب و خون در غم هجران تو ای نور عین ؛ ای که تویی رهرو راه حسین ؛ تیغ چو بر سینه نشانم ،سزاست خون اگر از دیده فشانم ،رواست کو جسدت تا که کنم مویه ای؟ زخمی و مظلوم چو آلاله ای سوی وطن بوی تنت آمده بوی خوش پیرهنت آمده آمده ای ، ای گل دور از وطن جانی و باز آمده ای سوی تن چشم به آرامگهت دوختیم (خیره شدیم،خاک شدیم ، سوختیم...) عیسی جوکار |